ღ بادکنک صورتیღ ‍

داستان / شعر / حرف های خودم

ღ بادکنک صورتیღ ‍

داستان / شعر / حرف های خودم

آخرین پست وبلاگم

سلام دوستا!

این آخرین مطلبیه که دارم تو این وبلاگم می‌ذارم.

نمی‌دونم چرا انقد ناراحتم!

ولی یه وبلاگ دیگه توبلاگفا درست کردم.

هر کی آدرس خواست بگه بهش می‌گم.

لطفا اون هایی که منو لینک کردن حتما آدرس رو درست کنن.«حتما حتما حتما!»

خداحافظ

 

جشنواره غذاییمون+...

سلام دوست جونیا

چطورمطورید؟!

ما سه روزه پشت سرهم که جشنواره‌های مختلف غذایی داریم!

پنجشنبه جشنواره صبحانه،شنبه جشنواره غذا و امروزم جشنواره کیک!

جشنواره صبحونه که خیلی کیف داد و باحال بود.

اما برای جشنواره غذایی به کلی یادم رفت که شنبش جشنواره غذاست ولی از غذاهای دیگه که یه ذره خوردم خیلی خوشمزه بودن.

امروزم که کیک خوردیم.

دیگه کلا فقط خوردیم!

راستی امروز تو نماز خونه داشتن برامون نمایش اجرا می‌کردن و کل نماز خونه با حضور ۳۰۰نفر دانش آموز در سکوت که یکدفعه یه نفر با صدای خیلی بلند و خنده دار عطسه کرد!

یه دفعه کل نماز خونه که در سکوت فرو رفته بود رفت رو هوا و کلی خندیدیم!

راستی اگه کسی آدرس سایتی رو می‌دونه که می‌شه توش آموزش روبیک رو یاد گرفت بهم بدیدا.

در ضمن قابل ذکره که این عکس رو از وبلاگ رضوان جون گرفتم.

شاید تو آپ‌های بعدیم مطلب رمز دار گذاشتم.لطفا تقاضای رمز نکنین.چون خودم بهتون می‌دم.به خاطر اینم رمز می‌ذارم چون محتوای توش جوریه که بعضیا فکر می‌کنن دارم ازشون تقلید می‌کنم.

فعلا...

 

چندتا چیز بگم؟!!!

!!!ســــــــــلام!!!

!!ســــلام!!

!سلام!

چه طورید؟چی‌کارا می‌کنید؟

گروه من امروز زنگ ورزش طناب زد.

قراره دفعه بعد هم با موزیک جلوی معلما اجرا کنیم.

وگروه برتر انتخاب بشه.

خوب بگذریم.

چه خبرا؟!

راستی یه دفعه من نشته بودم بعد طوطیم اومد نشست روی سرم!

چند روز پیش هم روی شونه بابام نشست.

آخه تعجب من به خاطر اینه که چون طوطیم از نوع برزیلیه من فکر نمی‌کردم که انقدر رابطش بامون خوب شه.

یه بار هم داشتیم شام می‌خوردیم پرواز کرد نشست پیشمون.

خلاصه طوطیم بچه‌ی خوبیه!

دبیر علومم بهم گفته برای ابرها یه پاور پوینت درست کنم که به بچه‌های کلاس نشون بده و من مطمئنم که کارم بهترین می‌شه!(اعتماد به نفس رو داشتی!!!)

در ضمن عکس طوطیم،فندق رو گذاشتم که ببینید.

دیگه هیچی یادم نمی‌یاد بنویسم!

فعلا...

راستی چه قد کوتاه نوشتم!




یه چیز بامزه

سلام

ســلــام

سـیـلـوبیـلـام!

حالتون چه طوره؟! خوفید؟!

من که خوفم!!!

دیگه تصمیم گرفتم که شکل پست‌هایی که می‌کنم این شکلی باشه.

راستی قراره در چند روز آینده اسباب کشی کنیما!

خونه‌ی جدیدمون رو که قراره بریم توش روخیلی دوست دارم.

اتاقی که قراره مال من شه توش تراس هم داره.

شاید دوباره امروزم رفتم اونجا.

راستی ببخشید دیر به دیر می‌آپما.

آخه درس‌هام خیلی زیادتر شدن.

امروز تو مدرسه زنگ هنر یه صندوق موچولو درست کردم!

توشم پر اکلیل کردم.

 ولی وقتی گذاشتمش توی بگ‌‌شاپم کل اکیل‌هاش خالی شد!

خب چی کار کنم دیگه تقصیر من نیست که!

راستی ممنونم که وقتی نیستم بهم سر می‌زنید.

یه چیز بامزه تو ادامه مطلب گذاشتم.

برید ببینید.

 

 

 

ادامه مطلب ...

یه روز خوب!

سلام!سلام!سلام!

امروز یه روز خوبیه چون تحقیقی که من پاور پینتش کرده بودم به عنوان بهترین تحقیق تو مدرسه انتخاب شده وقراره وقتی رفت اداره90000000000000ردرصد هم ممکنه تو اداره انتخاب شه!وهمین طور سه روز پشت سر هم تعطیله!و مورد یعدی هم اینه که قراره به دلیل این که هواشناسی گفته بود قراره تا آخر این هفته برف بیاد و نیومده ما بریم دماوند برف بازی!هورااااااااااااااااااااااااااااا!ولی کارهای مدرسم خیلی زیاده...باید یه کار پاور پینت برای ریاضیم انجام بدم.یه ماکت درست کنم و کلی نوشتنی دارم... برای ماکتم چون می‌خوام یه حالت باتلاقی درست کنم یه عالمه پنبه رو روش گواش قهوه‌ای ریختم که از دیروز هنوز خشک نشده!راستی هر روز ازمون آزمون صبحگاهی می‌گیرن که خیلی هم آسونه.علاوه بر اون هرمعلمی که میاد سر کلاس یه امتحان می‌گیره.ولی چی کار کنیم دیگه باید عادت کنیم.دوهفته پیش دوتا کتاب از کتاب خونه مدرسه گرفته بودم که هنوز پسش ندادم.امیدوارم جریمه نشم.

راستی با این که تحقیقمون به احتمال 9000000000000000000000000000000درصد هم ممکنه تو اداره انتخاب شه ولی دعا کنید که تحقیقمون به احتمال 100000000000000000000000000000000000000000000درصد انتخاب شه!!!

فعلا...