سلام.حالتون خوبه.من که...
چون داره امتحانات میان نوبتمون شروع میشه.از شنبه پشت سرهم تا شنبه بعد نه بعدیش .دیشب به جای درس خوندن داشتم با باباومامانیم فیلم تسویه حساب رو نگاه می کردم. آخر فیلم هم نمی دونم چراحس فوران احساسات عشقولانه نسبت به مامان وبابام پیدا کرده بودم!امروزمحس دیشب رو داشتم. همین که وارد اتاق مامانوبابام میشدم ابراز احساسات میکردم.
شنیدید میگن که دخترا بابایی هستن.منم جزو همون دستههستم.چون کلا به سمت باباییم کشیده میشم.فکر کنمچون بابام ظهرمیادخونهو من از صبح تا ظهر نمی بینمشاین جوریه.تازه ازبچگی تا حالا هرچیتو مغازه میدیدم و میگفتم بخر برام میخرید .اما مامانیمنه.کلا تو مدرسه همبهبچههامیگفتمیگفتن آره.ماهم هر چیبه بابامون میگیم ،برامون میخره.اما مامانا نه!!! تازه بابای من یه فرقخیلیخاصازنظرخودمبابقیهباباهاداره.توخونهخیلییییییییییشوخ طبعه وکلیمسخرهبازی درمیاره.خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییهم مهربونه. وقتی ازدستم عصبانی میشه اصلا رفتار زننده ای باهام نداره.کلا از نظر من یه بابای نمونه تو دنیاس.
به نظر من بیشتر دخملا چون ماماناشون ازصبح پیششون هستن بیشتر بابایین.
راستی یه چیز نگفتم:
بابایی مامانی عاشقتونم!
پی نوشت:
منظور از این پست این نبود که من بابام رو بیشتر دوست دارم.
سلام محدثه جوووووووووووووووووووونم
فهمیدم مشکلت چیه
من لینکت کردم
اما چون توی پیسوندها نمیشه بیشتر از ۳۰ تا وارد کرد
من توی دوستان لینکت کردم
بعدش هم میگن تبادل لینک
کاردستی هم خیلی قشنگه
مامان منم همین طوریه کلا مامان ها یکم خسیسن
بای
مامانا خسیس نیستن ولی باباها راحت تر به حرفمون گوش میدن.
سلام عزیزم
منو دوستم یک وبلاگ زدیم
اگر لینکمون کنی ممنون میشیم
وقتی که لینک کردی خبر بدید تا ما هم شما رو لینک کنیم
این هم ادرسش http://ourfriendsdream.blogfa.com
لینک کردم
سلام محدثه ی عزیزم. خوبی گلم؟

ای جان....
اما برعکس تو من مامانی هستم چون بابام رو به علت شغلش خیلی کم میبینم
خوشحالم که شادی... و امیدوارم همیشه شاد بمونی...
دوستت دارم دوست خوبم.
مواظب خودت باش
ممنون
من تازه از مسافرت برگشتم . من بابایی نیستم
مسافرت خوش گذشت؟
من منظورم این نبود که بابام رو بیشتر دوست دارم
من هم مامانم رو هم بابام را دوست دارم
همین
سلام دوست نازم[لبخند]
من آپم
ممنون میشم بهم سر بزنی و نظرت رو در ارتباط با مصاحبه من و مهشاد بگی
مرسی گلم
دیر نکنیا!!!!!!!![نیشخند][بوسه] به قول این برنامه ها منتظر حضور گرمتم![چشمک] [نیشخند][بوسه]
الان میــــــــــــــــــــــــام.
بابا فدات بشه
چه دختر مهربونی دارم من
قلب تو از شیشه
مهربان و خوبی
نازک و نارنجی
دختر محبوبی
***
مادرم می گوید
من کمی می خندم
با خجالت در را
پشت سر می بندم
***
می شوم با قلبم
در اتاقم تنها
باز مثل هر روز
می روم در رویا
***
قلب من یک تُنگ است
در میانش ماهی
کوچک اما بی ته
مثل دریا آبی
***
غم که می آید باز
قلب من می لرزد
ماهی کوچک هم
یک کمی می ترسد
از وبلاگ http://akharinzartosht.persianblog.ir/