ღ بادکنک صورتیღ ‍

داستان / شعر / حرف های خودم

ღ بادکنک صورتیღ ‍

داستان / شعر / حرف های خودم

شبیه عروسک

کشیدم عکسی از تو

برای یادگاری

زدم بر گونه هایت

گل سرخ بهاری

 

دو چشمت را کشیدم

به رنگ سبزه زاران

گل پیراهنت را

پر از رنگ بهاران

 

لبت را مثل غنچه

کشیدم سرخ و زیبا

تو خندیدی،و من نیز

شدم غرق تماشا

 

تو هستی رو به رویم

شبیه یک عروسک

چه می شد می سرودم

برایت شعر کودک!

گل ایران

من اهل همین خاکم

خاک وطنم ایران

نه اهل شمالم من

نه مشهد و نه کرمان

من آهوی این دشتم

من ماهی این دریا

یک گل که زده ریشه

در خاک همین صحرا

سرسخت تر ازکوهم

آزادتر از بادم

از غصه ی تو غمگین

با خنده ی تو شادم

شیرین ترم از خرما

شاداب تر از باران

من میوه‌ی این خاکم

باغ وطنم ایران